مرجع انشا پایه هفتم, هشتم,نهم

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم و روز عاشورا» ثبت شده است

مقاله و انشا در مورد ماه محرم با موضوع و مقدمه

انشا برای محرم 96 , انشا تک صفحه ای برای محرم , انشا خلاصه شده و جامع برای ماه محرم و عاشورا , انشا در مورد ماه محرم , انشای مدرسه ای کوتاه و جامع درباره ماه محرم , توضیحات کامل و کوتاه درباره علل واقعه عاشورا , چند انشای کامل درباره ماه محرم و عاشورا , ماه محرم , مقاله برای تکلیف مدرسه درباره عاشورا و تاسوعا , مقاله درباره ماه محرم و روز عاشورا , مقاله درباره ماه محرم و روز عاشورا 96 , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم و عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره مه محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا ماه محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و مختصر و مفید درباره روز عاشورا , مقاله و انشا در ماه محرم , مقاله و انشا در مورد محرم , مقاله و انشا مورد ماه محرم , مقاله و در مورد ماه محرم

۱- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)


در بر گهواره ی خالی نگر                            لاله ای روییده اما پرپر است


لاله ی ما اصغر نیکو لقاست                          کشته ی شش ماهه ی کرب و بلاست


دشت پر از ناله و شور و نواست                      خون او رنگ رخ آلاله هاست


از میان خیمه گاه صدای کودکی می آید،کودکی که با گریه ی خود از پدر تقاضای آب می کند کودکی تشنه و بی قرار


عباس کجاست؟کنار رود فرات با مشک خشک و بی آب،در تیر باران دشمن مشک را پر می کند اما افسوس که عمو هم نمی تواند با دستان بریده آب را به کودکان برساند، می خواهد مشک را به دندان بگیرد و مرحمی بر زخم تشنگی برادرزاده اش باشد اما نمی شود ،طاقت کودکان تمام شده ،گریه ی شش ماهه ی کربلا دل ها را به رحم می آورد اما این نامردان شیطان صفت حتی به او هم رحم نمی کنند با دستان خشم و نفرت خود گلویش را نشانه می گیرند ،آنگاه که حسین او را با دستان مهربانش بلند می کند تا شاید به خود آیند و سیرابش کنند اما…چه لحظه ی دردناکی است آن هنگامی که خون نازنینش دستان پدر را گرم و رنگین می کند، مشتش پرخون  می شود و آنجاست که خون را بر آسمان می ریزد  و می گوید راضیم به رضای خدا…


ناگاه آسمان تیره می شود  و خون سرخ علی اصغر در پهنه ی آسمان موج  میزند .موجی که آسمان دلها را قرن هاست بارانی کرده است …


خدایا این باران را دوست دارم چون قصه ی آب،مشک و بچه های تشنه را برایم یادآور می شود ….


۲- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)


دوباره بوی محرم به مشام می رسد و پرچم های مشکی در گوشه و کنار شهر بر در و دیوار خودنمایی می کند نام حسین ورد زبانها می شود و قصه اش همه جا نقل می گردد قصه ای پرغصه ،قصه ی عاشورا ،روزی که امام با هفتاد و دو تن از یاران باوفایش قیام کرد و اینک سال هاست عزادارانش سوگوارند و یادش زنده تر از همیشه است


عاشورا چه قصه ها در دل دارد! قصه ی ابوالفضل العباس(ع)،قاسم جوان رشید را،رقیه طفل سه ساله را،علی اکبر و علی اصغر را و زینب بزرگ را…از کدام یک باید بگویم از علی اصغر که دشمنان بی رحم بر تشنگی اش رحم نکردند و تیری بر گلویش زدند و جویباری از خون جاری ساختند یا از رقیه که هجر پدر را طاقت نیاورد و با سر پدر نجوا کرد و نمی دانم چه شنید که آرام شد برای همیشه،آرامشی در کنار پدر،یا از زینبی که این همه بار مصیبت به دوش کشید اما استوار ماند…


عاشورا قصه ی غمباری است که مشتاقان اباعبدالله الحسین را  هرساله به خود می خواند …


قصه ای که تکرار تاریخ هم غبار فراموشی بر آن نمی نشاند و با ورق زدن هر صفحه از این کتاب ،گوهر اشک می افشانیم ،قصه ای که با شنیدنش دلهایمان به درد می آید .


باشد که با خواندن و ورق زدن این کتاب ،درس های عاشورا را  بیاموزیم، حسین (ع)را بشناسیم و در حفظ دینمان محکم و استوار باشیم.


۳- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)


باز محرمی دیگر از راه رسیدو غم عالم در دل تمام عاشقان کوی حسین خیمه زد ،حسینی که خود و اهل بیتش را فدای اسلام کرد تا بیاد داشته باشند امر به معروف و نهی از منکر از بزرگترین فریضه های دینی ماست.کربلا در مصاف نبردی سخت از سال ها پیش هنوز در یاد و خاطره ی تمام مسلمانان است و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است.


جنگ نابرابری که بهترین خاندان اهل بیت را به شهادت رساند آنگاه که حسین به سمت خیمه ها روانه شد تا برای آخرین بار با اهل بیتش وداع کند با خواهرش که تنها غمخوارش در دشت نینوا بود،با دختران کوچکش با زین العابدین و علی اصغر شش ماهه اش کوچکترین شهید کربلا.


آری حسین آخرین وداعش با طفل کوچکش بود آنگاه که او را از آغوش پرمهر عمه جدا می کند و بر بالای دست می گیرد،یزیدیان ملعون حتی به غریبی او هم رحم نکردند و با تیری سه شعبه گلوی کوچکش را نشانه گرفتند دستان حسین از خون علی اصغر لبریز شد حسین این خون را به آسمانها ریخت و غم خونبارش را بر آسمان پاشید،وقتی دوباره به قتلگاه برگشت جان عزیزش را فدای دینش کرد و به جهانیان ثابت کرد که خون بر شمشیر پیروز است


بیایید ما هم چون امام حسین(ع)در دفاع از آرمانهای اسلام عزیزمان بکوشیم


ماه اشک و خون،ماه محرم را به همه ی مسلمانان تسلیت می گویم

۱۲ مهر ۹۶ ، ۰۶:۴۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
omid733 omiddd

انشا در مورد ماه محرم

انشا برای محرم 96 , انشا تک صفحه ای برای محرم , انشا خلاصه شده و جامع برای ماه محرم و عاشورا , انشا در مورد ماه محرم , انشای مدرسه ای کوتاه و جامع درباره ماه محرم , توضیحات کامل و کوتاه درباره علل واقعه عاشورا , چند انشای کامل درباره ماه محرم و عاشورا , ماه محرم , مقاله برای تکلیف مدرسه درباره عاشورا و تاسوعا , مقاله درباره ماه محرم و روز عاشورا , مقاله درباره ماه محرم و روز عاشورا 96 , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم و عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره مه محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا ماه محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و مختصر و مفید درباره روز عاشورا , مقاله و انشا در ماه محرم , مقاله و انشا در مورد محرم , مقاله و انشا مورد ماه محرم , مقاله و در مورد ماه محرم

۱- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)


در بر گهواره ی خالی نگر                            لاله ای روییده اما پرپر است


لاله ی ما اصغر نیکو لقاست                          کشته ی شش ماهه ی کرب و بلاست


دشت پر از ناله و شور و نواست                      خون او رنگ رخ آلاله هاست


از میان خیمه گاه صدای کودکی می آید،کودکی که با گریه ی خود از پدر تقاضای آب می کند کودکی تشنه و بی قرار


عباس کجاست؟کنار رود فرات با مشک خشک و بی آب،در تیر باران دشمن مشک را پر می کند اما افسوس که عمو هم نمی تواند با دستان بریده آب را به کودکان برساند، می خواهد مشک را به دندان بگیرد و مرحمی بر زخم تشنگی برادرزاده اش باشد اما نمی شود ،طاقت کودکان تمام شده ،گریه ی شش ماهه ی کربلا دل ها را به رحم می آورد اما این نامردان شیطان صفت حتی به او هم رحم نمی کنند با دستان خشم و نفرت خود گلویش را نشانه می گیرند ،آنگاه که حسین او را با دستان مهربانش بلند می کند تا شاید به خود آیند و سیرابش کنند اما…چه لحظه ی دردناکی است آن هنگامی که خون نازنینش دستان پدر را گرم و رنگین می کند، مشتش پرخون  می شود و آنجاست که خون را بر آسمان می ریزد  و می گوید راضیم به رضای خدا…


ناگاه آسمان تیره می شود  و خون سرخ علی اصغر در پهنه ی آسمان موج  میزند .موجی که آسمان دلها را قرن هاست بارانی کرده است …


خدایا این باران را دوست دارم چون قصه ی آب،مشک و بچه های تشنه را برایم یادآور می شود ….


۲- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)


دوباره بوی محرم به مشام می رسد و پرچم های مشکی در گوشه و کنار شهر بر در و دیوار خودنمایی می کند نام حسین ورد زبانها می شود و قصه اش همه جا نقل می گردد قصه ای پرغصه ،قصه ی عاشورا ،روزی که امام با هفتاد و دو تن از یاران باوفایش قیام کرد و اینک سال هاست عزادارانش سوگوارند و یادش زنده تر از همیشه است


عاشورا چه قصه ها در دل دارد! قصه ی ابوالفضل العباس(ع)،قاسم جوان رشید را،رقیه طفل سه ساله را،علی اکبر و علی اصغر را و زینب بزرگ را…از کدام یک باید بگویم از علی اصغر که دشمنان بی رحم بر تشنگی اش رحم نکردند و تیری بر گلویش زدند و جویباری از خون جاری ساختند یا از رقیه که هجر پدر را طاقت نیاورد و با سر پدر نجوا کرد و نمی دانم چه شنید که آرام شد برای همیشه،آرامشی در کنار پدر،یا از زینبی که این همه بار مصیبت به دوش کشید اما استوار ماند…


عاشورا قصه ی غمباری است که مشتاقان اباعبدالله الحسین را  هرساله به خود می خواند …


قصه ای که تکرار تاریخ هم غبار فراموشی بر آن نمی نشاند و با ورق زدن هر صفحه از این کتاب ،گوهر اشک می افشانیم ،قصه ای که با شنیدنش دلهایمان به درد می آید .


باشد که با خواندن و ورق زدن این کتاب ،درس های عاشورا را  بیاموزیم، حسین (ع)را بشناسیم و در حفظ دینمان محکم و استوار باشیم.


۳- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)


باز محرمی دیگر از راه رسیدو غم عالم در دل تمام عاشقان کوی حسین خیمه زد ،حسینی که خود و اهل بیتش را فدای اسلام کرد تا بیاد داشته باشند امر به معروف و نهی از منکر از بزرگترین فریضه های دینی ماست.کربلا در مصاف نبردی سخت از سال ها پیش هنوز در یاد و خاطره ی تمام مسلمانان است و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است.


جنگ نابرابری که بهترین خاندان اهل بیت را به شهادت رساند آنگاه که حسین به سمت خیمه ها روانه شد تا برای آخرین بار با اهل بیتش وداع کند با خواهرش که تنها غمخوارش در دشت نینوا بود،با دختران کوچکش با زین العابدین و علی اصغر شش ماهه اش کوچکترین شهید کربلا.


آری حسین آخرین وداعش با طفل کوچکش بود آنگاه که او را از آغوش پرمهر عمه جدا می کند و بر بالای دست می گیرد،یزیدیان ملعون حتی به غریبی او هم رحم نکردند و با تیری سه شعبه گلوی کوچکش را نشانه گرفتند دستان حسین از خون علی اصغر لبریز شد حسین این خون را به آسمانها ریخت و غم خونبارش را بر آسمان پاشید،وقتی دوباره به قتلگاه برگشت جان عزیزش را فدای دینش کرد و به جهانیان ثابت کرد که خون بر شمشیر پیروز است


بیایید ما هم چون امام حسین(ع)در دفاع از آرمانهای اسلام عزیزمان بکوشیم


ماه اشک و خون،ماه محرم را به همه ی مسلمانان تسلیت می گویم

۱۲ مهر ۹۶ ، ۰۶:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
omid733 omiddd