مرجع انشا پایه هفتم, هشتم,نهم

۱۶ مطلب با موضوع «انشاء پایه هفتم» ثبت شده است

انشا در مورد زمستان|فصل زمستان را توصیف کنید|انشا ادبی در مورد زمستان

«موضوع انشاء فصل زمستان به زبان عادی و ادبی »    نوشته ی عادی

       زمستان را بسیار دوست دارم در زمستان هوا سرد میشود برف یا باران از اسمان می بارد و رفت و امد در داخل شهر و اطراف ان با مشکل رو به رو میشود ولی با اینحال همین اندازه که می دانم فصل زمستان هم مثل بقیه ی فصل ها نشانه ای از عظمت خدای یکتاست باعث ارامش من می شود

     در زمستان هوا خیلی پاک می شود و در زمانی که ابر ها نیستند ،موقع شب ستاره ها هم درخشندگی خاصی پیدا می کنند و این زمان بهترین موقع برای دیدن سیاره ها و ستارگان است

    بعضی ها فصل بهار و تابستان را دوست دارند و از فصل پاییز و زمستان زیاد خوششان نمی اید  اما برای من هر فصلی نشانه ای است از شاهکار طبیعت و این طبیعت گوشه ای از قدرت لا یزال قادر تواناست پس چه خوب است ما هم در هر فصل با نگاهی قدر شناس کمال لذت را از زیبایی های ارزانی شده ببریم

دبیر محترم: جناب اقای قربانی

نویسنده: کیانوش پورنصیری                    

 

                                                                 به نام خدا 

«موضوع انشاء فصل زمستان به زبان عادی و ادبی »    نوشته ی ادبی

         من فصلی که زمین  پیراهن  سفید خود را بر طن  میکند دوست  دارم در این فصل سنگ ها از به خود  لرزیدن  می شکنند  و اشک شوق ابر ها مانند گلوله های ابی بر زمین می افتند و رفت و امد را بر مردم سخت می کنند و تمام این ها دلالت بر وجود افریننده ی هستی لا ینتها است

      فصل سفید  می اید و سیاهی ها را از هوا  ناپدید میکند و هنگامی  که ابرهای سیاه پوش و ابستن برف و باران او نیستند اسمان مانند چلچراغی روشن میشود ، بعضی ها از فصلی که درختان مو های بلند و سرسبز دارند خوششان می اید بعضی ها فصلی که درختان به خواب می روند را، و باز هم همه ی این ها نشانه هایی هستند ازنقاشی ماهر و زبردست که این ها را بر تابلوی طبیعت نقش کرده، پس چه خوب است که ما با چشم دل به این اثر زیبای خداوند نگاه کنیم و از ان لذت ببریم

 

انشا درباره فصل تابستان

انشا ادبی در مورد زمستان

تحقیق در مورد فصل زمستان

انشای ادبی در مورد فصل زمستان

فصل زمستان را توصیف کنید

فصل زمستان را تعریف کنید

انشا توصیف یک روز برفی

شعر در مورد زمستان

۱۷ مهر ۹۶ ، ۰۵:۰۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
omid733 omiddd

انشا در مورد درخت|انشا درمورد درختی که شاخه هایش روی زمین گسترده شده است

چقدر شگفت انگیز است داده های خداوند..

قدرت خداوند را بیشتر مشاهده می کنیم.و چقدر هیجان انگیز است.

به درخت رو به رو نگاه میکنم.درخت افتاده بر روی زمین ریشه هایش در ابرها
فرو رفته است. ریشه هایش در اسمان در ذکر و ثنای خداوند است. با تمام وجود
خداوند را ستایش میکند. و در حال حمد و ثنای اوست.

و هر چه میگذرد بالا و بالاتر میرود.و دست هایش را بیشتر به عرش میبرد. و
پیوسته در حال مناجات با معبود است.

برگ هایش را میبینم که چطور فروتن و متواضع در حال سجده اند و نیایش خدای
بی همتا را به جا می اورند.

درخت شاخه هایی پر از برگ را در روی زمین گسترانیده و ریشه هایش همچون مار
در هم پیچیده است. و در داخل ابر ها فرو رفته ..

ریشه های قطور درخت گویا با یکدیگر مسابقه گذاشته اند تا ببینند کدام یک
زودتر به خدا میرسند. با نیروی هر چه تمام تر و با سرعت بی اندازه در
شتابند تا به اسمان برسند.

جای ریشه و برگ های درخت عوض شده است.

و ریشه درخت که همیشه در قعر زمین قرار داشته الان در اسمان هاست.

پس از این درخت میتوانیم درس بگیریم همان گونه که این درخت وارونه شده و
جای ریشهبا شاخه ان عوض شده دنیا هم اینگونه است.

وقتی پرنده ای زنده است مورچه را میخورد .وقتی میمرد مورچه ها اورا میخورند
.زمان و شرایط در هر موقعیتی میتواند تغییر کند یک درت میلیون ها چوب کبریت
میسازد. ولی تنها یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیون ها جنگل کافیست.

پس اگر روزی قدرتمند بودی و همانند شاخه های درخت در عرش صعود کردی یادت
نرود که دنیا در چرخش است .

و خداوند از تو قدرت مند تر……..

و ممکن است روزی در زیر قرار بگیری ..

پس همیشه خوب باش و خوب زندگی کن………………………

 

*سایر انشا ها درباره ی درخت:*

درختان فایده های زیادی دارند از جمله چوب آن. از آن می توان وسایل زیادی
تهیه کرد، مثل در، پنجره، میز، صندلی و حتی مداد و کاغذ. این وسایلی است که
می شود از چوب درخت ساخت. بعضی ها می گویند که نباید درخت را قطع کرد، این
درست است چون طبیعت آن زیبایی را از دست می دهد، دیگر اکسیژن کم می شود و
گاز کربن دی اکسید در هوا پخش می شود، ولی اگر درخت را قطع نکنیم نمی توان
وسایل چوبی را ساخت. بیایید پیشنهاد من را بشنوید، من می گویم که باید
درختها را قطع کرد اما به اندازه و در کنار قطع درختان، درخت هم بکاریم.
اینگونه هم طبیعت و اکسیژن داریم، هم وسایل چوبی. خلاصه ما از درختان
استفاده های دیگری هم می کنیم، مثلا هر خانواده ای یک خانه دارد و در هر
خانه یک باغچه، و در هر باغچه درختان و گیاهانی روئیده اند و هر درخت و
گیاه به اندازه خود اکسیژن تولید می کند، به علاوه هر درخت میوه و هر گیاه
مواد خوراکی تولید می کند، به اینگونه غذایمان و هوای پاکیزه را به دست می
آوریم.

نتیجه گیری:

نتیجه می گیریم که اگر درختان نبودند اکسیژن نبود، جنگل نبود، میوه نبود و
حتی دیگر طبیعت زیبا هم نبود.

 

درخت یکی از زیباترین مظاهر خلقت و جلوه ای از تجلیات آفریدگار عالم است.

درخت نماد آبادانی و شاخص سبزی و خرمی و مظهر زندگی و باعث تلطیف هوا و
موجب آسایش و رفاه مردم و صفا و پاکی طبیعت می باشد.

در دین مقدس اسلام، بنابر آیات و روایات و سیره معصومین(ع) می توانیم به
نقش و اهمیت این نعمت و موهبت عظیم پروردگار عالم پی ببریم.

بر اساس آیات قرآن، یکی از مواهب و نعمت های خداوند در آخرت و یکی از ویژگی
های بهشت که در آیات کریمه و روایات شریفه بارها به آن اشاره شده است، درخت
می باشد:« در بهشت باغ هایی وجود دارد که از زیر درختانش نهرها جاریست».

در میان این درختان بهشتی، درختان میوه نیز وجود دارد، میوه هایی که به
تعبیر قرآن « و فاکهه مما یتخیرون » است.

بسیاری از پیامبران و امامان معصوم (ع) ما کشاورز و باغدار بودند و خود با
دست خود به کاشت و برداشت درختان اقدام می کردند و به این وسیله در عمران و
آبادانی زمینی که خداوند به آن امر فرموده، اهتمام می ورزیدند، مثلاً حضرت
علی(ع) چندین نخلستان را با دست مبارک خود احداث کرد و یا امام محمد باقر
(ع) در کاشت درختان و کشت و زراعت حتی در گرمای تابستان، کوتاهی نمی فرمود.

پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) نیز علاوه بر دامداری و تجارت، به کشت درختان
و زراعت اقدام می فرمود و در حفظ درختان، حتی در جنگ با دشمنان و اشغال
سرزمین آنها، به سربازان اسلام تاکید می فرمود.

در اهمیت درخت و درختکاری همین بس که در روایتی معتبر از یکی معصومین (ع)
منقول است که: «حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد و شما مشغول کاشتن درختی
بودید، ازاین عمل نیک خود دست برندارید». و این نشانگر تاکید و توصیه
اولیای اسلام به حفظ و حراست از درختان و اهمیت درختکاری است. گرچه
متاسفانه با پیشرفت تکنولوژی، تخریب جنگل ها و نابودی درختان رو به افزایش
است، اما جای خوشبختی است که بشر امروز به این عمل زشت خود اقرار دارد و
سازمان هایی را برای حفظ و حراست و گسترش پارک ها و ازدیاد درختان به وجود
آورده است.

در کشور ما نیز در حفظ و حراست درختان و جنگل ها کوشش های چشمگیری انجام
گرفته، از جمله هر ساله ۱۵ تا ۲۲ اسفند ماه به عنوان هفته درخت و درختکاری
اعلام شده و مردم و دولت به انجام این امر مهم مبادرت می ورزند.

*فواید درخت و درختکاری:*

 

برای پی بردن به اهمیت درخت و درختکاری و نقش آنها در حفظ طبیعت و زندگی
انسان ، تعدادی از فواید آن را برای شما بیان می کنیم:

۱- طبیعت بدون درخت، ناموزون و زشت می گردد. وجود جنگل و درخت در صحنه
طبیعت و زندگی انسان، باعث زیبایی، شادی، سبزی، آسایش، رفاه، صفا، پاکی و
طراوت می شود.

۲- درختان نبض زمین هستند و مایه حیات انسان و حیوان و حتی بعضی از گیاهان،
زیرا درختان با جذب گازهای سمی از جمله دی اکسید کربن و تولید اکسیژن که
یکی از اساسی ترین نیازهای حیات انسان و حیوان است، باعث دوام حیات انسان و
سلامت چرخه طبیعت می شوند. کمبود درختان و تخریب و نابودی جنگل ها به ویژه
در این عصر دود و زندگی ماشینی، موجب انقراض نسل انسان و حیوان خواهد شد.

۳- برگ و شاخه های درختان بخش مهمی از تغذیه حیوان و گاه انسان را فراهم می
سازند و در تولید گوشت مصرفی انسان ( با تغذیه دام ها از گیاهان) نقش اولیه
را دارند.
۴- میوه بسیاری از درختان مورد استفاده انسان و حیوان است، به طوری که می
تواند در تغذیه انسان و تأمین ویتامین های مورد نیاز او تأثیر به سزایی
داشته باشد. در فواید گیاه و گیاه خواری در دستورات پزشکی و حتی دینی توصیه
های زیادی شده است.

۵- چوب درختان در صنایع چوب بُری و تأمین بخش مهمی از وسایل مورد نیاز زندگی
انسان نقش اساسی دارند.

۶- درختان می توانند در جلوگیری از فرسایش خاک کشاورزی و مفید زمین در
هنگام سیل نقش مهمی داشته باشند.

۷- درختان در تغییر و تبدیل آب و هوا و اعتدال آن نقش به سزایی دارند.
تشکیل جنگل و توسعه آن، نه تنها تاثیر اساسی در روند آب و هوا دارد، بلکه
در حشر و نشر پرندگان، چرندگان و دیگر حیوانات اهلی و وحشی و نهایتا تعادل
در چرخه طبیعت نقش ارزنده ای دارد.

۸- سایه و ریشه ی درختان، در حفظ و رشد گیاهانی که نمی توانند ریشه ی خود
را برای جذب آب به اعماق زمین بفرستند و یا طاقت تحمل تابش مستقیم نور
خورشید را به ویژه در فصل گرما و تابستان ندارند و یا نمی توانند در مقابل
باد و باران های تند مقاومت نمایند، تأثیر به سزایی دارند.

۹- در فصل پاییز کشاورزان، باغداران و گل و گیاه کاران از کود ساخته شده از
انبوه برگ درختان استفاده لازم را می نمایند.
۱۷ مهر ۹۶ ، ۰۵:۰۷ ۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
omid733 omiddd

انشا در مورد ماه محرم

انشا برای محرم 96 , انشا تک صفحه ای برای محرم , انشا خلاصه شده و جامع برای ماه محرم و عاشورا , انشا در مورد ماه محرم , انشای مدرسه ای کوتاه و جامع درباره ماه محرم , توضیحات کامل و کوتاه درباره علل واقعه عاشورا , چند انشای کامل درباره ماه محرم و عاشورا , ماه محرم , مقاله برای تکلیف مدرسه درباره عاشورا و تاسوعا , مقاله درباره ماه محرم و روز عاشورا , مقاله درباره ماه محرم و روز عاشورا 96 , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه محرم و عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره ماه و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا درباره مه محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و انشا ماه محرم و روز عاشورا , مقاله کوتاه و مختصر و مفید درباره روز عاشورا , مقاله و انشا در ماه محرم , مقاله و انشا در مورد محرم , مقاله و انشا مورد ماه محرم , مقاله و در مورد ماه محرم

۱- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)


در بر گهواره ی خالی نگر                            لاله ای روییده اما پرپر است


لاله ی ما اصغر نیکو لقاست                          کشته ی شش ماهه ی کرب و بلاست


دشت پر از ناله و شور و نواست                      خون او رنگ رخ آلاله هاست


از میان خیمه گاه صدای کودکی می آید،کودکی که با گریه ی خود از پدر تقاضای آب می کند کودکی تشنه و بی قرار


عباس کجاست؟کنار رود فرات با مشک خشک و بی آب،در تیر باران دشمن مشک را پر می کند اما افسوس که عمو هم نمی تواند با دستان بریده آب را به کودکان برساند، می خواهد مشک را به دندان بگیرد و مرحمی بر زخم تشنگی برادرزاده اش باشد اما نمی شود ،طاقت کودکان تمام شده ،گریه ی شش ماهه ی کربلا دل ها را به رحم می آورد اما این نامردان شیطان صفت حتی به او هم رحم نمی کنند با دستان خشم و نفرت خود گلویش را نشانه می گیرند ،آنگاه که حسین او را با دستان مهربانش بلند می کند تا شاید به خود آیند و سیرابش کنند اما…چه لحظه ی دردناکی است آن هنگامی که خون نازنینش دستان پدر را گرم و رنگین می کند، مشتش پرخون  می شود و آنجاست که خون را بر آسمان می ریزد  و می گوید راضیم به رضای خدا…


ناگاه آسمان تیره می شود  و خون سرخ علی اصغر در پهنه ی آسمان موج  میزند .موجی که آسمان دلها را قرن هاست بارانی کرده است …


خدایا این باران را دوست دارم چون قصه ی آب،مشک و بچه های تشنه را برایم یادآور می شود ….


۲- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)


دوباره بوی محرم به مشام می رسد و پرچم های مشکی در گوشه و کنار شهر بر در و دیوار خودنمایی می کند نام حسین ورد زبانها می شود و قصه اش همه جا نقل می گردد قصه ای پرغصه ،قصه ی عاشورا ،روزی که امام با هفتاد و دو تن از یاران باوفایش قیام کرد و اینک سال هاست عزادارانش سوگوارند و یادش زنده تر از همیشه است


عاشورا چه قصه ها در دل دارد! قصه ی ابوالفضل العباس(ع)،قاسم جوان رشید را،رقیه طفل سه ساله را،علی اکبر و علی اصغر را و زینب بزرگ را…از کدام یک باید بگویم از علی اصغر که دشمنان بی رحم بر تشنگی اش رحم نکردند و تیری بر گلویش زدند و جویباری از خون جاری ساختند یا از رقیه که هجر پدر را طاقت نیاورد و با سر پدر نجوا کرد و نمی دانم چه شنید که آرام شد برای همیشه،آرامشی در کنار پدر،یا از زینبی که این همه بار مصیبت به دوش کشید اما استوار ماند…


عاشورا قصه ی غمباری است که مشتاقان اباعبدالله الحسین را  هرساله به خود می خواند …


قصه ای که تکرار تاریخ هم غبار فراموشی بر آن نمی نشاند و با ورق زدن هر صفحه از این کتاب ،گوهر اشک می افشانیم ،قصه ای که با شنیدنش دلهایمان به درد می آید .


باشد که با خواندن و ورق زدن این کتاب ،درس های عاشورا را  بیاموزیم، حسین (ع)را بشناسیم و در حفظ دینمان محکم و استوار باشیم.


۳- انشا در مورد ماه محرم و امام حسین (ع)


باز محرمی دیگر از راه رسیدو غم عالم در دل تمام عاشقان کوی حسین خیمه زد ،حسینی که خود و اهل بیتش را فدای اسلام کرد تا بیاد داشته باشند امر به معروف و نهی از منکر از بزرگترین فریضه های دینی ماست.کربلا در مصاف نبردی سخت از سال ها پیش هنوز در یاد و خاطره ی تمام مسلمانان است و سینه به سینه و نسل به نسل منتقل شده است.


جنگ نابرابری که بهترین خاندان اهل بیت را به شهادت رساند آنگاه که حسین به سمت خیمه ها روانه شد تا برای آخرین بار با اهل بیتش وداع کند با خواهرش که تنها غمخوارش در دشت نینوا بود،با دختران کوچکش با زین العابدین و علی اصغر شش ماهه اش کوچکترین شهید کربلا.


آری حسین آخرین وداعش با طفل کوچکش بود آنگاه که او را از آغوش پرمهر عمه جدا می کند و بر بالای دست می گیرد،یزیدیان ملعون حتی به غریبی او هم رحم نکردند و با تیری سه شعبه گلوی کوچکش را نشانه گرفتند دستان حسین از خون علی اصغر لبریز شد حسین این خون را به آسمانها ریخت و غم خونبارش را بر آسمان پاشید،وقتی دوباره به قتلگاه برگشت جان عزیزش را فدای دینش کرد و به جهانیان ثابت کرد که خون بر شمشیر پیروز است


بیایید ما هم چون امام حسین(ع)در دفاع از آرمانهای اسلام عزیزمان بکوشیم


ماه اشک و خون،ماه محرم را به همه ی مسلمانان تسلیت می گویم

۱۲ مهر ۹۶ ، ۰۶:۴۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
omid733 omiddd

پایه ی هفتم-درس اول-صفحه ی ۲۰-حیاط مدرسه

پایه ی هفتم-درس اول-صفحه ی ۲۰-حیاط مدرسه

انشا با مقدمه و نتیجه گیری در مورد حیاط مدرسه، انشا با موضوع حیاط مدرسه ،انشا پایه هفتم با موضوع حیاط مدرسه ،انشا جالب در مورد حیاط مدرسه، انشا جالب در مورد حیاط مدرسه را فرض کنید، انشا حیاط مدرسه، انشا خفن در مورد مدرسه و حیاطش، انشا در مورد حیاط مدرسه، انشا درباره حیاط مدرسه ،انشا صفحه 20 پایه هفتم با موضوع حیاط مدرسه

انشا با موضوع حیاط مدرسه


مقدمه:درزندگی ما ادم ها مکان هایی بسیار جذابی هستندکه هیچوقت از خاطرات ما فراموش نمی شوند وتا ابدبایادوخاطران حس خوب وحال خوبی به ما دست می دهدمانند حیاط مدرسه.


متن انشا:


حیاط مدرسه مکانی است که ما دران بازی  کردیم …. درس خواندیم … افتادیم, نشستیم …گریه کردیم .. خندیدیم .. دوست های جدید پیدا کردیم ..گاهی قهر کردیم ..گاهی دعوا کردیم .


حیاط مدرسه مانند خود مدرسه شامل خانه دوم ما است که اتفاق های شیرین و تلخ زیادی را در ان تجربه کردیم  حیاط مدرسه ما مانند همه مدرسه ها دارای شیر اب خوری و زمین فوتبال و والیبال است و درختچه ها و درخت های زیبایی دارد که ما همراه با دوستان مان همیشه در زیر سایه های ان دور هم می نشینیم  و لحظات  زیبای کودکی و نوجوانی و جوانی خود را  رقم می زنیم .


روز اول مدرسه راهیچکس فراموش نمی کند.لحظه ی اول باوارد شدن به مدرسه اولین منظره ی قابل روئیت حیاط مدرسه است که با دیدن ان منظره ی زیبا شوق وذوق امدن مدرسه بیشترمی شودتا همراه با دوستان جدید در حیاط مدرسه بازی های جدیدی را نیز تجربه کنیم.


نتیجه گیری:نتیجه می گیریم که همیشه از حیاط مدرسه ی خود واز منظره و وسایل تفریحی ان مراقبت کنیم تا برای دانش اموزان جدیدی که وارد مدرسه می شوند نیز خاطرات شیرینی مانند خاطرات ما ثبت و در یادها همیشگی شود.



۱۲ مهر ۹۶ ، ۰۶:۳۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
omid733 omiddd

انشا در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود

پایه ی هفتم-درس اول-صفحه ی۲۰-روزی را که دوست دارم تکرار شود.

انشا با مقدمه و نتیجه گیری در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا پایه هفتم با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا جالب با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا جالب در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا جدید جدید در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا جدید غیر تکراری با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا خفن با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا زیبا در مورد روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا صفحه 20 پایه هفتم با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود انشا های پایه هفتم با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود انشاء پایه هفتم با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود انشاء درباره روزی را که دوست دارم تکرار شود انشاء روزی را که دوست دارم تکرار شود پایه ی هفتم-درس اول-صفحه ی20-روزی را که دوست دارم تکرار شود. روزی را که دوست دارم کتاب مهارت های نوشتاری با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود کتاب مهارت های نوشتاری پایه هفتم صفحه 20 به اسم روزی را که دوست دارم تکرار شود همه انشا های پایه هفتم

انشاء با موضوع روزی را که دوست دارم تکرار شود


مقدمه:بعضی از خاطرات و روزها در زندگی ما وجود دارد که دوست داریم بارها و بارها تکرار شوندتا مزه ی شیرین و قشنگ ان دوباره زیر زبان ما بیایدو با تکرار ان لبخند اشنایی بر لب هایمان تداعی شود.


متن انشا:


روزی را که دوست دارم تکرار شودروزی است که مادربزرگ به همراه پدربزرگ به سفرزیارتی کربلا رفتندو در خانه ی مادربزرگ شوروحال زیبایی وجودداشت که همه درحال تکاپوبرای سامان دهی کارها و درست و به موقع انجام شدن کارها بودندوهمه ی فامیل و اشنا همراه دسته گل به استقبال مادربزرگ و پدربزرگ رفتیمومادربزرگ باان دستهای چروکیده ومهربانش که بوی عطردل انگیز گلاب را می داد مرا نوازش کرد و پدربزرگ مرا در اغوش کشید و مرا غرق خوشحالی کردندو بعدازان همگی به سمت خانه برگشتیم و ان شب سفره ی خیرات درخانه پهن شد وان حال و هوالبخندزیبایی برلب های همه نشانده بودو من نیز همراه با هم سن و سال های خود با سن نه چندان کممان سعی در کمک در کارهاراداشتیم و گوشه ایی هرچندکوچک دراین کار خوب و حال خوب را بگیریم ومانیز سهیم باشیم تا مادربزرگ و پدربزرگ به داشتن نوه هایی مثل ما افتخار کنند.به راستی که داشتن این دو نعمت بزروار بسیار مهم و دلنشین است و من همیشه برای داشتن چنین مادربزرگ و پدربزرگ خوشحالم و به خود می بالم.


نتیجه گیری:همیشه باید قدر روزهای خوبمان را بدانیم و همینطور قدرادمهای اطرافمان را زیرا که تا چشم بازکنیم میبینیم دیگر ان روزها و ادمها دیگر در کنار ما نیستند و هیچوقت تکرار نمی شوند.بنابراین همیشه شاید باشیدو قدر یکدیگررا بدانید.





۱۲ مهر ۹۶ ، ۰۶:۳۳ ۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
omid733 omiddd